سیرک طلسم شده من

من یه دلقک بازنشسته‌م٫ بقیه هم هنوز هیچی نیستن٫ همینه که هست..

سیرک طلسم شده من

من یه دلقک بازنشسته‌م٫ بقیه هم هنوز هیچی نیستن٫ همینه که هست..

بعد کنکور که بیکار شدم٫ میام مینویسم٫ الان همون intj کافیه فکر کنم.

UPDATE
بعد کنکور شد و بیکار شدم٫ ولی حوصله‌م نمیکشه بنویسم٫ گفتم بدونید و منتظر نباشید٫ خیلی علاقه‌مندید میتونید هرچی نوشتم بخونید٫ بلاخره یه تصوری پیدا میکنید دیگه..

UPDATE
من عوض شدم، و دیگه اینجا جایی ندارم، متروک‌ش میکنم

پایان.

بایگانی
آخرین مطالب

Once upon a time

من سحر  جادویی رو میخوام که پایانی نداشته‌باشه، که قدرت‌ش ترک‌م نکنه. از این طلسم عصبانی‌م چون فقط قدرت‌ش رو بهم وام داد، چون بعدش نموند تا در آسودگی ازش لذت ببرم.

و حالا بین این موجودات زمینی و ساده‌لوح، در جستار سِحر ممنوعه و گم‌شده‌م می‌گردم. و کم‌کم خودم هم دارم تبدیل میشم به یکی مثل اونا. کسی که انقدر قدرت‌ش تحلیل رفته که مجبوره روزی ۵ وعده قرص بخوره تا شاید اهریمن پوچی نبلعدش. ولی من هنوز خیلی قدرت‌مند‌تر از اونی هستم که به زانو دربیام، هنوز فرصت دارم، باید جادو‌م رو پیدا کنم!

باید با تمرکز و دقت به مسیر خودم ادامه بدم، این بی‌راهه‌ها پر از سراب و سرجادو هستن و تهش خودمم می‌دونم چیزی که من دنبال‌ش هستم رو در خودشون ندارن.

و خیال خام به وجود آوردن این جادو در یک موجود ساده‌لوح، که هر لحظه ممکنه انسان سهل‌انگار رو در خودش فرو ببره

یه بار یکی گفت "ما زوج اپتیمالی میشیم"